۱۳۹۰ اسفند ۹, سه‌شنبه

دکتر ترافیکه شریعتی


ترافیکِ شریعتی و ما تو پی کِی وحید مچاله شده بودیم و دی پِچ مُد گوش میکردیم و وِر یا زر ... یادم نیست خلاصه میزدیم . وحید  داشت می گفت : اگه یه بسیجی و ببینم با ماشین از روش رد میشم بعدم رندش میکنم!!! خب نخیر چیزی نزده بود پردازشگر تخیلش خوب کار نمیکنه پی کِی و ترافیک ... بعد که رندش کردم ... نفیسی می خندید . صبح روز بعد نفیسی نخندید ، اونا با ماشین از روی خانومه چند بار رد شدن که دیگه به رنده هم احتیاج نباشه .
افتاده بودیم رو کاناپه و من داشتم به مگی تخمه شیکوندن یاد میدادم . داشت می گفت : ببین الان قدرت دست مُدِراتهاست ... همون میانه رو اَن اینا ... راسیست نیستن که ... ما اینجا دموکراسی داریم ... بهش مقاله نشون دادم که می گفت فقط احزاب حق شرکت در انتخابات رو دارن ینی خارج از حزب گُه می خوره بیاد کاندید شه اگرم شد باید ببنده خودشو به حزب تا راهش بدن مجلس ، فقط هِی تکرار می کرد  : نِی ، ما دیموکراسی داریم اینجا ...صبح روز بعد باز اومد بیافته رو کاناپه تخمه بشکونه که  دید کاسۀ تخمه نیست اینور اونورشو نگاه می کرد انگار چیز مهمی رو گم کرده باشه طفلی معتاد شده بود . من به چهار چوب در تکیه داده بودم و نگاهش میکردم با شک نگام کرد ،

- ببین ... کو ؟ تخمه ها  کو ؟
- ببین میدونی که من راسیست نیستم ولی خب تخمه شیکوندن فقط مال ایرانیاس ، شما باید گودیس بجوی هر چقدر که دلت می خواد بجو و در ضمن ما اینجا تو این خونه  دموکراسی داریم ها.








هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر